با خودم فکر کردم شاید این همه حساسیت و حال بد و غرزدنو فلان بخاطر زایمانم باشه اخه همه الان همه چی رو به زایمان ربط میدن :)))
ولی امروز بهتر بودم
با همسر نشستیم فیلم دیدیم بعدشم رفتیم بیرون
تنها نگرانی این روزام برای پسره، با هزار بدبختی شیر میخوره میترسم رفلاکس داشته باشه باید حتما ببرم دکتر معاینه کنه چون هم داره خودشو اذیت میکنه هم منو :(
ساعت خوابشم که همش داره میره عقب
امشب فضای خونه رو کم نور کردم بلکه زودتر بخوابه تا الان که موفق نبودم :/
خودمم با چرت پنج دقیقه ای کلا خواب از سرم پریده و دارم برای ناهار فردا غذا درست میکنم که اگه رفتیم بیرون بی غذا نمونیم
چون اگه پای حرفمون بمونیم تصمیم گرفتیم دیگه از بیرون غذا نگیریم !
درباره این سایت